امروزتان چطور بود؟
سلام. تا به اینجا امروزتان چطور بود؟ مثل همیشه؟ چرا؟!
مشخص است وقتی تغییری در کار نباشد، همه چیز مانند روز قبل خواهد بود. البته گاهی ما سعی میکنم تغییر کنیم اما زندگی مان تغییر نمی کند. این اتفاقی است که برای اکثر ما حداقل یک بار پیش آمده است. در این نوشتار به ریشه یابی علت این موضوع می پردازیم.
تغییر چیست؟ چرا باید تغییر کنیم؟
زندگی هر انسان، نیاز به تغییر و تحول های ریز و درشت دارد. اگر این تغییر و تحول ها آگاهانه باشد، در اکثر مواقع شیرین و بادوام خواهد بود.
همه ما دوست داریم برای رشد و پیشرفت، تغییر کنیم تا به اهداف فردی و اجتماعی خود برسیم. اما قبل از بحث درمورد اینکه میخواهیم تغییر کنیم، بایستی فرهنگ و ادبیات تغییر و تحول را در ناخودآگاه خود نهادینه کنیم؛ چرا که این مفهوم خود به خود اتفاق نمی‌افتد.
چرا ما به فرهنگ تغییر نیاز داریم؟
وقتی دگرگون شدن برای فرد دغدغه نباشد، طبیعی است که درجا میزند و به همان اطلاعات اندک خود بسنده می‌کند و به مرور به یک روزمره خسته کننده می‌رسد؛ در اینجا می توانیم به یک گذاره بسیار مهم برسیم که: «تغییر یک فرایند است، نه یک اتفاق»
به همین علت است که ما نیاز داریم تا فرهنگ تغییر را در وجودمان شکل دهیم. اگر فرهنگ تغییر در وجود ما شکل نگرفته باشد تقریبا هیچ تغییری در وجود ما پایدار نخواهد شد و به ثمر نخواهد نشست.
چطور ریشه ای تغییر کنیم؟
اما پرسش دیگر اینجاست که بایستی براساس چه ادبیاتی تغییر کنیم تا تغییرمان ریشه‌ای تر، عمیق‌تر و زیباتر شود؟
بر اساس چه ملاک هایی باید به یک شورش اساسی در زندگی فردی دست بزنیم؟
تغییر را از کجا باید آغاز کرد؟
شما می توانید دانسته ها یا تجربیات خودتان در این مورد را زیر همین نوشته با ما به اشتراک بگذارید.