همانطورکه بیان کردیم، هر انسانی باید به تفکر بهعنوان مهارت توجه کند. انسانها با تفکر میتوانند زندگی ارزشمندی برای خودشان طراحی کنند. اگر محتوای تفکر و ساختار آن صحیح باشد، خروجی آن هم صحیح خواهد بود. رفتارهای انسان حاصل فکر اوست.
نکتۀ بسیار مهم در فکرکردن این است که باید دیدِ خودمان را نسبت به انسان بهطور دقیق مشخص کنیم. آیا اگر به بُعد جسمی او رسیدگی شود، کافی است؟ چند دقیقه فکر کنید و به این سؤالات پاسخ دهید. نتایج حاصل از آن را در دفترچۀ تفکر خود یادداشت کنید.
۱. چگونه از جسم خودم مراقبت میکنم؟ چرا؟
۲. آیا روش استفادۀ بهینه از اعضای مختلف بدن و جسمم را میدانم؟
۳. عوامل تخریبکننده و تضعیفکنندۀ اعضای بدنم مثل گوش و چشم و زبان و دست و پا و… کدام است؟
۴. ضعفهای جسمی خودم را چگونه برطرف میکنم؟
۵. چه ویتامینهایی لازم دارم؟
۶. در وضعیتهای مختلف، برای محافظت از اعضای بدنم از چه امکاناتی بهره میگیرم؟
حالا خودتان هم فکر کنید و بعضی سؤالات مشابه را طرح کنید.
و حالا سؤال اصلی: آیا ما فقط جسم هستیم؟ آیا فقط رزق جسمی مثل غذا و میوه و اکسیژن نیاز داریم؟
کاملاً واضح است؛ هر انسانی که ذرهای نسبت به استعدادهای خودش آگاهی مییابد، متوجه ابعاد غیرجسمی خودش میشود. ما از قدرتی به نام فکرکردن برخورداریم که مثل جسم، هم به مراقبت نیاز دارد، هم بهداشت، هم تغذیۀ درست و هم مدیریت.
تا هفتۀ آینده فکر کنید تا ابعاد دیگر فکر خودتان را بشناسید و شیوههای مدیریت و تغذیه و مراقبت از فکر خودتان را بهعنوان نیاز اصلی زندگی احساس کنید.
اگر گفتمان رایج زندگی فردی و اجتماعی شما تفکر باشد، دراینصورت، تفکر آینهای است که میتواند زمینههای شناخت را بهراحتی فراهم کند و اگر تحت نظارت عقلِ مرتبط با وحی قرار گیرد، زمینۀ خیرخواهی و رفتارهای درست را فراهم میکند. بدون فکرکردن میتوان زنده بود، ولی نمیتوان درست زندگی کرد.
روزنامۀ خراسان، یکشنبه، ۲۲فروردین۱۳۸۹، شمارۀ انتشار: ۱۷۵۲۱