سلام. همانطورکه در شمارههای گذشته مطرح شد، تفکر بهعنوان یکی از باارزشترین مهارتهای لازم برای هر انسانی، باید از سنین ابتدایی آموزش داده شود. تفکر با طرح سؤال آغاز شده و به شناخت منتهی میشود. برای اینکه بتوانیم تفکرمان را مدیریت کنیم، لازم است ابتدا بتوانیم سؤالات خودمان را طرح کرده و سپس آنها را دستهبندی و سازماندهی کنیم. ازطرفی، توجه به ابعاد غیرمادی انسان مثل فکرکردن باعث میشود تا تصویرمان نسبت به خودمان تغییر کند و این تغییر در نگرش و بینش، در برنامهریزیها و تصمیمهای مختلف زندگیمان تأثیرگذار است. معمولاً بهدلایل مختلف، سؤالات اولیه که در برخورد با حادثههای مختلف از خودمان میپرسیم، ممکن است قدرت لازم را برای حرکت فکری و عملی فراهم نسازد. بههمیندلیل، قبلاً هم برای تمرین، پیشنهادهایی را برای نوشتن در دفترچۀ تفکرتان تقدیم کردیم.
حال، فرض کنید که امروز صبح با مسئلهای جدید مواجه شدهاید که پذیرش آن برایتان دشوار است؛ مثل بعضی حادثهها یا شنیدن بعضی حرفها یا دیدن بعضی صحنهها یا برخورد با بعضی افکار و تخیلات یا برخورد بعضی افراد یا هر مسئلۀ دیگر. واضح است که ابتدا فکری به ذهنمان خطور میکند. دقت کنید و ببینید چه فکری است؟ چگونه خطور میکند؟
اگر خوب دقت کنید، یک یا چند سؤال در ابتدا ذهنتان را اشغال میکند. چند لحظه فکر کنید و بعضی از این صحنهها را یادآوری کنید و سؤالی را یادداشت کنید که در برخورد با آنها به ذهن شما میرسد. فقط کافی است به این سؤالات توجه کنید و بهاصطلاح، آنها را مهندسی کنید و مدیریت سؤال را تمرین کنید.
من چه سهمی دارم؟ چگونه آن را دریافت کنم؟ چگونه از این فرصتِ بهدستآمده استفاده کنم؟ باور کنید در نظام حکیمانۀ الهی، هر چیزی که وجود دارد و اتفاق میافتد، حامل موعظه و درس است. خوب فکر کنید و از راه مدیریت سؤال، با آن حادثه و رویداد ارتباط برقرار کنید. خیلی مسلط برخورد کنید و بگویید برای من چه آوردهای؟ امامصادق علیه السلام میفرماید: «در هر چیزی، پند و عبرتی است؛ بهشرطیکه صاحب خرد باشید و عبرت گیرید.»
روزنامۀ خراسان، یکشنبه، ۲۹فروردین۱۳۸۹، شمارۀ انتشار: ۱۷۵۲۷