بسم الله الرحمن الرحیم
شعری از پروین اعتصامی هست که لازم است رویش فکر کنید. هدف از بررسی این شعر، رسیدن به خودآگاهی است. و خودآگاهی نقش مهمی در رسیدن به نظم فکری ایفا می کند.
ارتباط خودآگاهی و نظم فکری
خود فهم هدف، به خودآگاهی نیاز دارد و خودآگاهی، ما را به فهم هدف می رساند. شاید بپرسید یعنی چه؟ یعنی زمانی که ما دقیقاً متوجه شویم چه میخواهیم. این بخشی از خودآگاهی است. در قدم بعد باید بررسی کنیم آیا چیزی که می خواهیم با اقدامات مان هماهنگ هست؟! چون همانطور که در نوشتارهای قبل اشاره کردیم، نظم، هماهنگی است و همیشه باید دنبال این هماهنگی باشیم. اصلاً تمام حرف نظم فکری همین وجود هماهنگی، تناسب و تقارن بین اهداف و رفتار ما است.
آیا اهداف ما و رفتار ما با هم می خواند؟ آیا هماهنگ است؟ آیا در یک راستا است؟ آیا همدیگر را تایید میکند؟ اینها کلید واژههای نظمی فکری است. در بعد اجتماعی هم می توان همین سوالات را مطرح کرد: آیا کف جامعه با پژوهشهای فرهنگ ما تناسب دارد؟ آیا چیزی که ما از آن اسم میبریم در واقعیت جامعه وجود دارد؟ چقدر فاصله دارد؟
قطره ای کز جویباری می رود…
اما برویم سراغ شعر زیبای پروین اعتصامی که به خودآگاهی ما کمک می کند:
قطره، جویبار و کار…
سه عنصر اساسی در این شعر وجود دارد: قطره، جویبار و کار.
- قطره چیست؟ قطره اجزای عمل است. هر عمل اجزا و مصالحی دارد.
- جویبار بستر است، زیرساختهای عمل است تصمیم ها و خود پروژهها است. جویبار بستری که قطره ها در آن هستند.
- انجام کار هم یعنی هدف و نتایج و خروجی.
پس ما یک مصالح داریم، یک بستری داریم که این مصالح باید در آنجا کارگزاری بشود و یک نتیجهای که مطلوب ماست حاصل شود. این آجرها، سیمان ها و آهن ها در این ساختمان، در این بستر قرار است مصرف شود.
قطره های داستان زندگی شما قطره های قصه زندگی شما چیست؟ این قطره ها در هر بستری چه نتایجی دارد؟ ما دائماً باید خودمان را رصد کنیم. باید دوربین و ذرهبین برداریم، نگاه کنیم ببینیم که چه اتفاقی دارد در زندگی ما می افتد و چه اتفاقی در زندگی ما دائم رقم میخورد تا به درستی یا نادرستی اقداماتمان تاکنون پی ببریم.