بسم الله الرحمن الرحیم
ببینید دوستان درست است که ما تصمیم میگیریم ولی شرایط اجرای این تصمیم را هم باید فراهم کنیم. مثلا ما تصمیم میگیریم گناه نکنیم، خب لازم است زمینهها را هم کم کنیم. ما تصمیم میگیریم حرکت مثبت ایجاد کنیم، زمینهها آن را هم ایجاد کنیم، من اگر تصمیم میگیرم سحرخیز شوم، باید زودتر بخوابم، شب ها کمتر غذا بخورم، اگر یک روز بیدار نشدم، واکنش نشان بدهم، نهاینکه فقط تصمیم بگیرم!
شرایط به کار بستن زمینه ها
برای انجام تصمیمات زمینه ها را ایجاد کنیم و برای ترک عادات زمینهها را کاهش دهیم. این تغییری خیلی خوبی است
تمرین:
ببینید چه تصمیاتی تا حالا گرفته اید که انجام نشده؟ خب پس امروز فهمیدیم زمینههایش را فراهم نکردیم.
برای این کار باید شبکهای از مسئلههایی که این تصمیم شما را میتواند محقق کند، مشخص کنید. حتیالامکان به شما مربوط است، یعنی شمایی که میخواهی پرانگیزه زندگی کنی، پس زمینهاش را ایجاد کن، یک محیط را برای رفتوآمدت انتخاب کن که این را ایجاد کند. با دو، سه تا از آدمها رفیق بشو با این منظور، یکی، دو تا فایل صوتی گوش بده بهاین منظور، یکی، دوتا از کانالها مهم را مثلا داخل موبایلت سرکشی کن هفتهای چندبار به این منظور و… و اقداماتی از این دست.
محیا نکردن زمینه ها یعنی بی نظمی
اگر ما کاری میکنیم وشرایطش را ایجاد نمیکنیم، نشانه بی نظمی است. یعنی همخوانی ندارد. اگر میخواهم سحرخیز شوم ولی تا نیمه شب بیدارم، یعنی بینظمی فکری دارم، یعنی بین آنچیزی که میخواهم و زمینههایش، هماهنگی ایجاد نکردم. بخشی از زمینهها در ذهن، بخشی در رفتار، بخشی در زبان، بخشی در محیط، بخشی در گذشته است. اما آنچیزی که مهم است، آن بخشی است که قابل دسترس ما است.